بنام خدای بهار آفرین بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود که نوروز از او مانده در یاد بود
آغاز سال 2571 ایرانی، 7034 آریایی، 3750 زرتشتی و 1391 خورشیدی برتمامی هموطنان عزیز در هر نقطه کره خاکی شاد باش .
با امید به
بنام خدای بهار آفرین بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود که نوروز از او مانده در یاد بود
آغاز سال 2571 ایرانی، 7034 آریایی، 3750 زرتشتی و 1391 خورشیدی برتمامی هموطنان عزیز در هر نقطه کره خاکی شاد باش .
با امید به
مهم نيست چه سني داري هنگام سلام كردن مادرت را در آغوش بگير.
اگر كسي تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن ديگري پاسخ دهد تلفن را قطع كن.
هيچوقت به كسي كه غم سنگيني دارد نگو " مي دانم چه حالي داري " چون در واقع نمي داني.
يادت باشد گاهي اوقات بدست نياوردن آنچه مي خواهي نوعي شانس و اقبال است.
هيچوقت به يك مرد نگو موهايش در حال ريختن است. خودش اين را مي داند.
از صميم قلب عشق بورز. ممكن است كمي لطمه ببيني، اما تنها راه استفاده بهينه از حيات همين است.
در مورد موضوعي كه درست متوجه نشده اي درست قضاوت نكن.
وقتي از تو سوالي را پرسيدند كه نمي خواستي جوابش را بدهي، لبخند بزن و بگو: "براي چه مي خواهيد بدانيد؟"
هرگز موفقيت را پيش از موقع عيان نكن.
هيچوقت پايان فيلم ها و كتابهاي خوب را براي ديگران تعريف نكن.
وقتي احساس خستگي مي كني اما ناچاري كه به كارت ادامه بدهي، دست و صورتت را بشوي و يك جفت جوراب و يك پيراهن تميز بپوش. آن وقت خواهي ديد كه نيروي دوباره بدست آورده اي.
راحتي و خوشبختي را با هم اشتباه نكن.
هيچوقت از بازار كهنه فروشها وسيله برقي نخر.
شغلي را انتخاب كن كه روحت را هم به اندازه حساب بانكي ات غني سازد.
سعي كن از آن افرادي نباشي كه مي گويند : " آماده، هدف، آتش "
هر وقت فرصت كردي دست فرزندانت را در دست بگير. به زودي زماني خواهد رسيد كه او اجازه اين كار را به تو نخواهد داد.
چتري با رنگ روشن بخر. پيدا كردنش در ميان چتر هاي مشكي آسان است و به روزهاي غمگين باراني شادي و نشاط مي بخشد.
هيچوقت در محل كار درمورد مشكلات خانوادگي ات صحبت نكن.
در حمام آواز بخوان.
در روز تولدت درختي بكار.
طوري زندگي كن كه هر وقت فرزندانت خوبي، مهرباني و بزرگواري ديدند، به ياد تو بيفتند.
بچه ها را بعد از تنبيه در آغوش بگير.
فقط آن كتابهايي را امانت بده كه از نداشتن شان ناراحت نمي شوي.
ساعتت را پنج دقيقه جلوتر تنظيم كن.
هنگام بازي با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.
فروتن باش، پيش از آنكه تو به دنيا بيايي خيلي از كارها انجام شده بود.
از كسي كه چيزي براي از دست دادن ندارد، بترس.
فراموش نكن كه خوشبختي به سراغ كساني مي رود كه براي رسيدن به آن تلاش مي كنند
شِلِم (Shelem)
این بازی از کلمه “ slam“ انگلیسی و “ chelem“ فرانسه گرفته شدهاست و معنی آن جمع آوری تمام برگهای بازی است. هدف این بازی رسیدن به امتیاز توافق شده (معمولأ ۱۲۰۰) زودتر از رقیب است. به نظر می آید این بازی بعد از حکم ‚ محبوبترین بازی در ایران باشد و افراد زیادی این بازی را بلدند. شرح مختصر بازی :در این بازی هر بازیکن ۱۲ برگ دریافت میکند.بعد شروع به خواندن امتیازی که میتوانند بگیرند میکنند. مثلآ ۱۲۵ امتیاز از کل ۱۶۵ امتیاز ممکن. کسی که امتیاز بالاتری را بخواند به عنوان حاکم تعیین میشود. سپس او با همکاری یارش باید تلاش کند تا امتیاز تعهد شده را کسب کند.در اینصورت او به همان تعداد امتیاز که کسب کرده امتیاز دریافت میکند.بازی ادامه خواهد داشت تا وقتی که یک تیم زودتر به امتیاز نهایی برسد. در این بازی بردن هر دست ۵ امتیاز دارد. هر ۵ لو، ۵ امتیاز ‚ هر ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و هر تک (آس( هم ۱۰ امتیاز دارد . به این ترتیب در مجموع کل امتیاز یک بازی ۱۶۵ امتیاز است۱۳×۵ + ۴×۵ + ۴×۱۰ + ۴×۱۰=۱۶۵ : شرح کامل بازی: الف( دست دادن: یک نفر از بین چهار نفر با قرعه به عنوان اولین پاسور )دست دهنده( انتخاب میشود. در دستهای بعد به ترتیب از سمت راست دیگران دست میدهند. به نحوی که بعد از چهار دور بازی همه یک بار دست داده باشند و به همین ترتیب دست دادن میچرخد. نفری که دست میدهد ابتدا ۱۲ برگ به نفر سمت راست، ۱۲ برگ به نفر روبه رو، ۱۲ برگ به نفر سمت چپ، ۴ برگ به پشت روی زمین و ۱۲ برگ آخر را برای خود دست میدهد. )توجه کنید که همیشه باید دست شامل آخرین برگ در دست خود پاسور باشد( در این جا مرحله دست دادن تمام میشود . ب( تعهد کردن )اعلان -خواندن(: نفر سمت راست پس از مرتب کردن دستش امتیازی را فکر میکند می تواند بگیرد را اعلام میکند. این امتیازنمیتواند زیر ۱۰۰ باشد. پس از آن نوبت نفر سمت راست او است. او یا باید امتیازی بالاتر از امتیاز خوانده شده را بخواند یا اعلام “پاس“ کند. کسی که پاس دهد دیگر نمیتواند در امتیازخوانی تا پایان این دور بازی شرکت کند. سپس نوبت نفر سمت راست او می رسد . او هم به همین ترتیب‚ یا باید بالاتر از آخرین امتیاز خوانده شده بخواند یا پاس دهد. این مرحله آنقدر ادامه می یابد تا ۳ نفر پاس کرده و کسی که آخرین امتیاز را خوانده به عنوان حاکم بازی را آغاز میکند. ج( آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴ برگ را زمین گذاشت )که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند( حاکم با پائین انداختن برگ حکم ، بازی را شروع میکند. (دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.)سپس به همان ترتیب حکم ، بازیکنان از سمت راست شروع به بازی میکنند. بازی دقیقآ مانند حکم پیش میرود تا برگها تمام شوند . د( شمارش امتیاز: بعد از پایان بازی نوبت به شمارش امتیازها می رسد. برای این کار برگهای برنده شده را میشماریم‚ در ازای هر ۴ برگ )یک دست از بازی) ۵ امتیاز ‚ در ازای هر برگ ۵لو، ۵ امتیاز‚ در ازای هربرگ ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و در ازای هر برگ تک )آس( هم ۱۰ امتیاز منظور می شود. بعد از شمردن امتیاز یک تیم ‚ با کم کردن آن از ۱۶۵، امتیاز تیم دیگر مشخص میشود. اگر تیم حاکم امتیازی را که تعهد کرده ‚ یا بیشتر از آن امتیازرا گرفته باشد ‚ همان عدد امتیاز او خواهد بود. اما اگر کمتر از آن امتیاز تعهد شده باشد‚ منفی آن )امتیاز تعهد شده( را دریافت خواهد کرد. تیم رقیب هم هر اندازه که امتیاز بگیرد برایش منظور خواهد شد. قانون شلم :اگر تیم حاکم موفق به جمع کردن کلیه برگها شود ‚ میگویند “شلم“ کردهاست .در چنین حالتی به جای ۱۶۵ امتیاز ، ۳۳۰ امتیاز به آنان تعلق میگیرد)مشخص است که تیم حاکم هرگز شلم نمیشود‚ زیرا در اول بازی فرد حاکم چهار برگ را به عنوان برده از دست خود خارج میکند( قانون یاسا : اگر امتیاز تیم حاکم از تیم رقیب کمتر شود) یعنی کمتر از ۸۵ امتیاز( در اینجا تیم حاکم یاسا میشود و به جای اینکه به تعداد امتیاز تعهد شده منفی بگیرد‚ کل ۱۶۵ امتیاز را منفی میگیرد. ه( پایان بازی: معمولآ بازی شلم تا امتیاز ۱۲۰۰ بازی میشود اما با توافق بازیکنان ‚ در آغاز بازی میتوان آن را تغییر داد. امتیازهای ۶۶۰ و ۳۳۰ امتیازات معمولی هستند که میتوانند جایگزین عدد ۱۲۰۰ شوند . جدول بازی : برای نگهداری و ثبت امتیازها یک جدول سه ستونی مانند شکل زیر کشیده میشود. هر یک از ستونهای چپ و راست متعلق به یک تیم است و در ستون وسط امتیاز تعهد شده در هر بازی را مینویسم. همچنین بعد از اینکه هر چهار بازیکن دست دادند و دوباره نوبت دست دادن به نفر اول رسید‚ یک خط افقی در ستون وسط میکشیم تا مشخص شود که دست دادن دست بعد با چه کسی است مثالی از بازی : الف‚ ب‚ ج و د نام چهار بازیکن ما میباشد که به ترتیب در سمت راست یکدیگر نشستهاند. پس الف و ج در یک تیم و ب و د نیز در یک تیم هستند: دور اول :جدول امتیازات را میکشیم. دست دادن هم از بازیکن الف شروع میشود. ابتدا ب که در سمت راست الف نشسته باید شروع به خواندن بکند. او میخواند ۱۱۰، ج میخواند ۱۱۵، د پاس میدهد. الف میخواند ۱۲۵، ب میخواند ۱۳۰، ج پاس میدهد.(اینک فقط الف و ب مانده اند(. الف میخواند ۱۳۵ و ب پاس میدهد. بازی انجام میشود و تیم ب و د ۳۵ امتیاز دریافت میکند و در نتیجه امتیاز تیم الف و ج ۱۳۰ میشود:(۱۶۵-۳۵=۱۳۰) در این حالت امتیاز تیم ب و د همان ۳۵ امتیاز ثبت میشود، اما تیم الف و ج به دلیل اینکه نتوانستهاند تعهدشان را انجام دهند ۱۳۵ امتیاز منفی میخورند. پس جدول دور ۱ نوشته میشود: دور دوم : حالا نوبت ب است که دست بدهد. پس از دست دادن ج باید اعلان کند. او مستقیمآ پاس میدهد. د میخواند ۱۲۵، الف پاس میدهد. ب هم پاس میدهد. پس د با ۱۲۵ امتیاز تعهد شده حاکم میشود. تیم ب و د موفق میشود ۱۵۰ امتیاز بگیرد. پس تعهد خود را انجام دادهاست. پس تیم ب و د ۱۵۰ امتیاز و تیم الف و ج ۱۵ امتیاز گرفتهاست. در جدول دور دوم مینویسیم: امتیاز ب و د : ۱۵۰ + ۳۵=۱۸۵ ) جمع امتیازات را می نویسیم(. و امتیاز تیم الف و ج : -۱۳۵+۱۵= -۱۲۰ دور سوم: ج دست میدهد. د میخواند ۱۰۰‚ الف میخواند ۱۲۰‚ ‚ب میخواند ۱۲۵‚ ج پاس میدهد. د میخواند ۱۳۰‚الف میخواند ۱۳۵‚ب میخواند ۱۴۰‚ د پاس میدهد. الف میخواند ۱۵۰ و ب هم پاس میدهد. پس الف با ۱۵۰ امتیاز حاکم میشود.بازی انجام میشود و تیم الف و ج موفق به جمع کردن همه برگها و در نتیجه شلم کردن میشود. پس ۳۳۰ امتیاز میگیرد و تیم ب و د هیچ امتیازی نمیگیرد.دور سوم در جدول ثبت میشود: الف و ج: -۱۳۵+ ۳۳۰=۱۹۵ و تیم ب و د هم همان امتیاز قبلی: ۱۸۵+ ۰=۱۸۵ دور چهارم: د دست میدهد. الف میخواند ۱۳۰ ‚ ب و ج پاس میدهند. د میخواند ۱۳۵ و الف هم پاس میدهد. بازی انجام میشود و تیم ب و د ۱۳۵ امتیاز میگیرند( و الف و ج ۳۰ امتیاز). پس امتیازات در جدول ثبت میشود: الف و ج : ۱۹۵+۳۰=۲۲۵ و تیم ب و د : ۱۸۵+ ۱۳۵=۳۲۰در زیر امتیاز تعهد شده ستون وسط یک خط میکشیم ‚ به این معنی که یک دور کامل همه دست دادهاند و دست دادن دوباره به نفر الف رسیده. این کار را در هر چهار دست یکبار تکرار میکنیم تا پاسور اشتباه نشود. بازی به همین ترتیب ادامه مییابد تا یک تیم زودتر به امتیاز ۱۲۰۰ یا بالاتر برسد. الف و ج -۱۳۵ -۱۲۰ ۱۹۵ ۲۲۵ امتیاز ۱۳۵ ۱۲۵ ۱۵۰ ۱۳۵ ب و د ۲۵ ۱۸۵ ۱۸۵ ۳۲۰ بازی دو نفره : سیستم بازی به همان شکل است . اما برای پر کردن جای خالی دو نفر بازیکن دیگر از زمین کمک میگیریم ، به شکل زیر : الف )دست دادن : یک نفر به حکم قرعه دست میدهد . (دست دادن به ترتیب بین دو نفر تقسیم میشود و هر بازیکن یک دست را دست میدهد . بعد از هر دو بازی یک خط کشیده میشود که نشانه نوبت دست دادن بازیکن اول است ) . دست دادن به این ترتیب است که فرد پاسور ابتدا ۱۲ برگ به نفر مقابل و بعد ۱۲ برگ به خودش میدهد . سپس به ترتیب یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل ، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش ، دوباره یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل ، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش ، یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل ، سپس یک دسته ۴ برگی در وسط ، و در آخر آخرین ۴ برگ را به صورت یک دسته جلوی خودش میگذارد . دقت کنید که حفظ ترتیب در دست دادن کاملأ مهم است. ب( تعهد کردن)اعلان -خواندن): کاملأ شبیه به حالت چهار نفره ؛ ابتدا نفر مقابل اعلام امتیاز مورد نظر خود را میکند، اگر فرد پاسور موافق باشد پاس میدهد وگرنه امتیازی بالاتر اعلام میکند(امتیازها فقط مضرب ۵ میتوانند باشند، یعنی ۵تا، ۵تا ) . این قدر امتیاز خواندن طول میکشد تا یک نفر پاس دهد. ج( آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴برگ را زمین گذاشت )که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند( حاکم با پائین انداختن برگ حکم بازی را شروع میکند.(دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.) پس از بازی نفر دیگر، سه برگ اول سه دسته جلوی هر کس رو میشوند. ابتدا حاکم از همان خال بازی شده یکی از این سه برگ مقابل را بازی میکند، نفر مقابل هم از همان خال از سه برگ جلوی خود بازی میکند. اگر از خال بازی شده، برگی روی زمین نباشد، بازیکن میتواند هر برگ دلخواه را بازی کند. بعد هر کس که این دور را برده، دور بعد را از دست خود بازی میکند و بازی به همین ترتیب ادامه مییابد . تا وقتی که همه برگها بازی شوند . طبیعتأ در اواخر بازی یک یا دو دسته از برگهای جلوی فرد تمام میشوند. در این حالت هیچ مشکلی پیش نمیآید و فرد باید با برگ روی همان یک یا دو دسته باقیمانده بازی کند. شمارش امتیازها هم مانند همان بازی چهارنفرهاست. در واقع زمین نقش یار هر کس را دارد ، تنها با این محدودیت که در هر بار فقط سه برگ برای بازی در اختیار میگذارد.
آشنائي با مفاهيم معنایی ؟؟برای، داشتن جن و روح غيره در زندگي
مهدي فرزند ع. و ن. نوشته است :من هميشه به ماوراالطبيعه علاقه مند بوده ام و در لحظه لحظه زندگيم هم سعي كرده ام كه حوادث و پديده هاي اطرافم رو از ديد منشا وعلت باطني و معنوي اون ارزيابي كنم و با مطالعه شرح حال زندگي عرفا و اولياي خدا ، عشق و انگيزه معنوي لازم جهت سير و سلوك رو در خودم ايجاد كنم اما چه كنم كه دشمن (شيطان) بسيار قوي بوده و با تمامي مظاهرش و از هر طرف حمله ميكند و دست ما خالي و توانمان كم است . من مدتي با مداومت بر خواندن سوره جن آن هم به تعداد مشخص و آداب خاص براي ارتباط با اجنه مومن و استفاده از راهنماييهاي آنها تلاش كردم و تا حد شنيدن صداي اونها پيش رفتم ولي بنا به دلايلي من جمله نداشتن استاد و اينكه خوب اونها هم مثل ما مامور به تكليف بوده و ممكن است خطا و اشتباه داشته باشند و خيلي نميتوان روي حرفشان حساب كرد ، از اين كار دست كشيدم(موضوع به 2 سال پيش باز ميگردد) البته مدتي است كه تقريبا هفته اي يكبار آنها را در خواب مي بينم ولي نميدانم كه از اوهام است ويا اينكه آنها در اطراف من بوده وخواهان ارتباط مي باشند ؟ يكبار هم كه اين موضوع را با فردي كه ادعا ميكرد با يكي از بزرگان مومنين جن در ارتباط است مطرح كردم ، گفت جني دور و بر تو نيست ليكن روح فرد مومني كه بسيار هم قويست از تو محافظت ميكند اما نتوانست كه آن روح را به من معرفي بكند وبگويد كه روحِ كيست؟
و … من دراينجا ميخواستم از شما خواهش كنم كه با توجه و سير در ملكوت اين حقير ، صحت وسقم گفته هاي آن شخص را در مورد من مشخص نموده و در صورت داشتن روح حامي آن را به من معرفي نماييد و در صورت امكان ، راه ارتباط با ايشان را .
همچنين ميخواستم خواهش كنم كه من را در حركت در مسير درست سير الي الله و ارتباط با ماورا راهنمايي و ياري نماييد زيرا به دليل وجود وحضور شيطان و اياديش كه لحظه اي مارا رها نمي كنند ، احساس ميكنم كه ايمانم ثابت و مستقر نگرديده و درحاليكه بعضي اوقات از لحاظ معنوي قوي و ثابت قدم ميشوم در مقابل گاهي اوقات نيز بسيار ضعيف و ناتوان ميگردم و با اينكه از نوجواني در اين مسير بوده ام ليكن به دليل اين درجا زدنها پيشرفت خاصي نداشته ام وچون فرصت عمر هم بسيار اندك و مغتنم بوده و وقت تنگ است .
پاسخ : حرفهای آن فرد دروغ بوده و چنان نیست از جمله مسايل فرهنگي ما توجه به مسايب معنايي و موجودات ناديدني است. ماوراءطبيعه حرف غلطي است همه امور جهان در يک جا هست و در يک جا نيست در اروپا شما از جن به مردم بگوييد نمي فهمند. ولي در ايران بسياري از افراد صاحب نام از اين بنده درخواست تسخير و داشتن جن داشته اند . تا چند دهه آينده هيچ جني با انسان مرتبط نمي شود. کتاب دانستني هاي و داستانهاي از جن را بخوانيد تا کنون اين همه مطلب از اين موجودات در کتابي نيامده توضيحات من در آنجا کافي است.در باب شیطان هم باید توجیه برای قدرت شیطان نکنید به قدرت خود برایمقابله با هوای نفس و قیامت فکر کنید از قران استفاده کنید ولو با لمس کردن و در آغوش گرفتن ولی برای فقط خودتان نه ریا و خودنمایی.
ارتباط با جن و روح و جادوگري و.. همه از شهوات نفساني است.و توقع کمک از آنها داشتن شرک است . در قرآن بيش از صد آيه راجع به من دون الله است و خلاصه آن اين است که هر که از غير خدا کمک بخواهد مشرک است .روزي چند بار اياک نعبد و اياک نستعين مي گوييد؟راست مي گوييد يا دروغ؟ اگر راست ميگوييد نبايد از هيچ موجودي غير خدا ياري و چشمداشت کمک داشته باشيد. اين توحيد واقعي است ولي خود اعمال خودرا گفته ايد اين همه وقت هدر داديد از موجودي پست تر از انسان ياري بخواهيد؟ فردا جواب خدا را چه مي دهيد؟بدترين اسرافها اسراف زمان است.
بدترين اعمال در نزد خدا رياکاري در دين است زيرا رياکار در دين بدتر از کافر است بدتر از مشرک است .چرا؟ چون رياکاران در دين از خدا نمي ترسند که هيچ ,او را به خيال خود مسخره مي کنند خدا و دين او را به بازي و سخره مي گيرند . به اين دليل مجازات سخت در آخرت دارند در دنيا هم خدا خير را از آنها ميگيرد و چنين مردمي را دچار بدبختي و بلا و نا آرامي و فساد وتباهي مي کند.
شما نياز به آرامش داريد گاه فکر ميکنيد اگر مردم به شما توجه کنند آرام ميشويد؟یا میخواهید که باشید که مثلا جن و روح داشته و شق القمر کنید؟ يا در جمع مطرح باشيد؟ ولي بدانيد عرفاي واقعي از توجه و اقبال مردم چون اژدها مي گريزند .چون ارتباط با مردم سخت و دشوار است. مخصوصا در جامعه ما که امور در هم رفته است.
در کار ما نه احضار روح و نه جن و نه هیچ کار غیر عادی نیست که نيست . ما بايد دنبال خدا باشيم روح چه کاره است که بدون اذن خدا به من و شما اذيت يا حمايت کند؟ و اگر هم کرد چه کسي غير خدا مي تواند ما را ياري کند؟اين عقايد شرک و شهوت و خود فريبي و انحراف است اول بايد خود را بشنايسد و کاملا به ضعف و قدرت و نيازهاي خود آشنا شويد . به حدي که در هر لحظه بدانيد چه ميخواهيد؟بازيها و توجيهات نفس را بشناسيد . ما بر خلاف قدما سلوک در راه خدا را با کشتن و نفس و فنا و اين ظلم ها مترادف نمي دانيم بدون نفس انسان مي ميرد بايد آنرا شناخت و با او مدارا کرد تا همراه شما و تربيت شود.بايد سوره هاي مومن و مومنون و زمر و معاج را که صفات مومن در آن هست را با دقت بخوانيد و به آنها عمل کنيد.
فعلا” براي درک آرامش روزانه هفت يا يازده بار حمد بخوانيد با دقت و تمرکز در معناي آن و در نماز هم به معني آن بسيار دقيق شويد انسان براي آرامش است که به سوي پول و مقام و شهرت و و… ميرود و بعد ميفهمد آرامش ندارد آرامش در دوستي با خدا و ياد اوست آرامش کاذب در همه جا و هيچ جا. دوستان من در ايران مي توانند شمارا در اين زمينه کمک کنند . ولي راه دشوار است اما اگر بتوانيد چند گام هم جلو بياييد خوب است . از غذاي غير شيميايي و طبيعي و لبنيات بيشتر استفاده و در ياد خدا باشيد با او دوست واز او مدد بخواهيد.
خاطره ای از یک دوست خوب
سلام.خوبی؟
قرار بود که بگم شبا چه اتفاقی برام میوفتاد.
ببین خیلیا اینو باور نکردن ولی اونایی که همچین اتفاقی براشون افتاده بود باور می کنن
چند وقت بود که با چندتا دختر جنی منی و شیطانی دوست شده بودم.یعنی یه جوری بودن.هی دنبال احظار روح و جن و اینا بودن
منم کم کم افادم تو خطش.خیلی دلم میخواست که شیطان رو ببینم و ازش بخوام یه کارایی واسم انجام بده.
واسه ی همین شبا کارم شده بود کفر به خدا و احظار شیطان و خل بازی
چند وقت هم انقدر اوضاعم خراب شده بود که خون میخوردم
خلاصه تا اینکه یه شب ناامید از احظار و ندیدن شیطان که خوابیدم، یهو ساعت 2 و 10 دقیقه از خواب بیدار شدم
کاملا از خواب بیدار بودم.یعنی طوری نبود که بگ الان دارم خواب می بینم.هوشیار هوشیار بودم
بعد یهو احساس کردم که هدفون کامپیوتر توی گوشمه و صدای آهنگشو قشنگ میشنوم.
بعد دستمو تکون دادم تا هدفونو از توی گوشم در بیارم که یهو حس کردم که فیش هدفون در اومد و صداش بلند بلند توی خونه پخش میشه
همش هر کاری می کرم تا از جام پاشم نمیشد.یه چیزی منو میخوکوب کرده بود به تخت.چندبار سعی کردم که پاشم.اولش تونستماما انگار یکی موهامو میکشید تا منو برگردونه روی تخت.
صدای بلند کامپیوتر هم داشت منو دیوونه میکرد.یه لحظه چشممو بستم و روی تخت دوباره میخکوب شدم.انگار یه چیزی افتاده بود روم و منو سفت گرفته بود.طوری که من حسش نمیکردم اما نمیذاشت تکون بخورم
وقتی که چشمم بسته بود به خودم تلقین کردم که صدای کامپیوتر الکیه که یهو دیدم آهنگه داره چرت و پرت میخونه.یه صداهای عجیب و غریبی بود که نگو.نترسیده بودم اما خیلی گیج شده بودم
تا حالا سبک متال خیلی ناجور رو شنیدی؟فکر کن آهنگ ریحانا یهو تبدیل شد به یه موزیک خشن که همش صدای نعره و غرغر و خرناس بود
بعد به این فکر افتادم که این یا جنه یا شیطان.بعد تند تند شروع کردم به بسم الله گفتن
میگن اگه بسم الله بگی جن و شیطان فرار میکنه.
باورتون نمیشه.وقتی که بسم الله گفتم صد یه جیغ وحشتناکی اومد و طوری که انگار اون شیطان داره از تو یا روی جسم من دور میشه تمام جسم من از سر تا پام شروع کرد به مورمور شدید
بعد طوری که انگار داره دور میشه یهو صدای جیغش کم شد و یهو همهی صداهای توی اتاقم قطع شد
یهو آمپر بدنم اومد پایین و احساس کردم که اتاقم خنکتر شد
چندوقت بعد دوباره این اتفاق برام افتاد اما نه به این شدت
اما وقتی که دوباره بسم الله گفتم صدای جیغ خفیفی شنیدم و دوباره مورمور شدم
دفعه ی سوم که این اتفاق افتاد دیگه صدای جیغ نشنیدم اما یه جیز جیز کوچولو و طوری که انگار بدنم داغ باشه و یهو آب سرد بریزن روش شدم
دیگه بعدش توبه کردم و دیگه دنبالش نرفتم
اما بعضی وقتا بیخوابی به سرم میزنه و هی احساس می کنم که یکی میخواد منو بیدار نگه داره
نمیدونم چمه.خیلی ا این چیزا خوشم میاد اما دلم نمیخواد که توی زندگیم از این چیزای وحشتناک اتفاق
با تشکر ((سینوهه))