davod12

 
registro: 11/05/2011
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
Pontos137mais
Próximo nível: 
Pontos necessários: 63
Último jogo
Gamão

Gamão

Gamão
1 dia h

چهارشنبه سوري باستانی برگزار کنیم!!!!

چهارشنبه سوري 

بشد چارشنبه هم از بامداد ///// بدان باغ که امروز باشیم شاد
...
ز جیهون همی آتش افروختند////// زمین و هوا را همی سوختند



چهارشنبه سوري جشن چهارشنبه سوری به همراه ديگر آيين آن با گوناگوني و زیبایي بسيار و آواز و ترانه های شادی بخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار می شود. گستره برگزاری این جشن، نشان از شكوه و پايندگي فرهنگ كهن اين مرز و بوم دارد.

« واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است».

سور (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است.

پيشينه و سرچشمه:

به باور نيكان ما در پنج روز مانده به پايان سال فروهر مردگان براي سركشي بازماندگان خود به زمين فرود می آيند و در پايان شب سال كه پايان جشن گاهان بارهمسپهمديم است و پسان (بعداً) بازنمود خواهد شد، بر روي بام رفته و فانوسی به لبه بام خود می گذاشتند كه تا بامداد روشن است. سپيده دم بر روی بام می رفتند و آتش افروزی آغاز مي شد كه با نوای اوستا در هم مي آميخت. اين آيين با دميدن نخستين پرتو خورشيد پايان می پذيرفت و نوروز آغاز می شد.

چرا چهارشنبه پاياني سال:::

در ايران باستان خريد نوروزي همچو آينه، كوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم مي‌كردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و خريد هر كدام هم آيين ويژه اي را نويد می داد. شايد جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد.

از آيين هاي جشن چهارشنبه سوري:

پسين (غروب) بوته‌ها را به شمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد "پندار نیک"، "گفتار نیک" و "کردار نیک" و یا هفت امشاسپند "هرمزد"، "وهومن"، "اردیبهشت"، "شهریور"، "سپندارمذ"، "خورداد" و "امرداد"، روی هم مي‌ گذارند و هنگامی كه خورشيد فرو مي نشیند، آن را بر مي ‌افروزند تا آتش سر به آسمان كشيده جانشين خورشيد شود. آتش مي‌تواند در بيابان‌ها يا رهگذرها يا در خرند (حياط) و بام خانه‌ها افروخته شود.
هنگامي كه آتش گُر ‌كشيد از رويش مي‌پرند و ترانه‌هايی كه در همه‌ آنها نشان از تندرستي و بارآوری و پاكيزگی است، مي‌خوانند:
"سرخی تو از من و زردی من از تو" كه در اينجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنايي است و زردی نماد بيماری و اندوه و سستی است.

زردي من از تو ، سرخي تو از من

غم برو شادي بيا ، محنت برو روزي بيا

اي شب چهارشنبه ، اي كليه جاردنده ، بده مراد بنده 


آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمي‌كنند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه سپند (مقدس) مي دانند، كسی گرد آوري مي كند و بی آنكه پشت سرش را نگاه كند، سر نخستين چهار راه مي ريزد‌. در باز گشت، باشندگان خانه از او مي‌پرسند:

كيستی؟

مي‌گويد: منم

از كجا مي ‌آيي؟

از اروسی (گوشزد: واژه اروسي اوستايي است كه به عربي رفته و عرب ها آنرا به گونه عروسي می نويسند)

چه آورده‌اي؟

تندرستی

آيين چهارشنبه سوری تنها به آتش افروزی بسنده نمی شود، خانه تکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزه نو، خرید اسپند دانه، چراغانی، فراهم كردن و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختن آب به گوشه و کنار خانه، به بيابان رفتن در روز چهارشنبه سوری، تخم مرغ شکستن، شال اندازی، كفچه (قاشق) زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن كوپله (قفل) به گردن، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان، فریاد زدن خواسته ها در چاه كهن، ياري خواستن از "چهارشنبه خاتون"، رنگ کردن خانه با گِل هایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژه چهارشنبه سوری و.......

مراسم كوزه شكني مراسم كوزه شكني

مردم پس از آتش افروزي مقداري زغال به نشانه سياه بختي،كمي نمک به نشانه شور چشمي، و يكي سكه دهشاهي به علامت تنگدستی در كوزه اي سفالين مي اندازند و هر يك از افراد خانواده يك بار كوزه را دور سر خود مي چرخاند و آخرين نفر ، كوزه را بر سر بام خانه ميبرد و آن را به كوچه پرتاب مي كند و مي گويد: «درد و بلاي خانه را ريختم به توي كوچه» و باور دارند كه با دور افكندن كوزه، تيره بختي، شور بختي و تنگدستي را از خانه و خانواده دورمیکنند زیرا می گويند که فروهرها از کوزه نو دیدن خواهند کرد و آب پاشيده شده، نشان روشنايی در خانه است. در زمان ساسانیان به جای آب، سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند براي اينكه روزی و فزوني برای آنان فرستاده شود...


فال گوش نشيني 

غروب زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن داردند یا آرزوی و زیارت و مسافرت مانند دختران دم بخت يا زنان در آرزوی فرزند شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهار راه كه نماد گذار از دشواري ها بود مي‌ايستادند. گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن خواهند . بدرستي آنها از فروهر‌ها مي‌خواستند كه گره كارشان را با كليدی كه زير پا داشتند، بگشايند.

قاشق زني

آيين كفچه زنی كم و بيش در همه سرزمین های ایران بزرگ برگزار می شود. بدین گونه است که مردم و گاهي کودکان كاسه اي مسين و كفچه را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و خاوند (صاحبخانه) تخم مرغ یا پيشكشي درون کاسه می گذارد. كفچه زنان چه مرد چه زن بيشتر خود را با چادر می پوشانند.

كفچه زنی نماد پذيرايی از فروهر‌ها است زيرا كه كفچه و كاسه مسين نشانه‌ خوراك و خوردن بود. ايرانيان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه خوراك هاي گوناگون مي‌گذاشتند تا از اين ميهمانان تازه رسيده‌ آسمانی پذيرايی كنند و چون فروهر‌ها پنهان و نمي توان ديدشان، كسانی هم كه برای كفچه زنی مي‌رفتند، كوشش مي‌كردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون خوراك و آجيل را ويژه فروهر مي‌دانستند و دريافتشان را همايون مي‌پنداشتند.


آش چهارشنبه سوري

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بر آمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می گردند و در شب چهار شنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار »می پختند و آن را اندکی بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند. 

آجيل چهارشنبه سوري تقسيم آجیل چهار شنبه سوري 

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهار شنبه آخر سال آجیلي از هفت مغز مغز و ميوه خشكك به نماد هفت امشاسپندان درست شده و آن را در سفره چهارشنبه سوری می گذارند تا همه خانواده برای شگون و تندرستی از آن بخورند و امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است ............

متاسفانه و متاسفانه با هزار افسوس بايد گفت ديگر امروزه این جشن در شهرهای بزرگ 
هیچ ارتباطی با چارشنبه‌سوری نداشته و تنها نام آنرا بر خود دارد.



چهارشنبه سوری یعنی

شب چهارشنبه سوزی

شبی که هرلحظه وثانیه اش

هراس وترس......

از صدا های انفجار و آتش عده اي.......




((( امروزه بجای اجراي مراسم سنتي و چندين هزار ساله چهارشنبه سوري با بسي تاسف

بايد گفت به سوزاندن لاستیک و انفجارهای مهیب و تباهی گذرهای شهر می‌پردازند.

و به جرات ميتوان گفت اين چنين مراسمي را كه از نياكان مون براي ما يادگار مونده بدست 

چند نفر نا اهل و بيخبر به تباهي كشانده ميشود......
پس بياييد ما  امشب مراسم چهارشنبه آخر سال را طبق

سنت هاي نياكانمان برگزار كنيم...( قاشق زني و فال گوش نشيني و بوته روشن كردن و.....)



در غروب فردا بوته‌ها را به شمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد

(( "پندار نیک"، "گفتار نیک" و "کردار نیک")) روشن كنيم و......

و همه با هم بخوانيم:

چشم در چشم آتش روی نبض آخرین سه شنبه،

زردی من از تو

سرخی تو از من...

یاد یاران، شور آیین باستان،- زردی من از تو

سرخی تو از من...

مرور می کنم تلخی های بی خبرْ پیچیدهْ به نیلوفرهای آرام

لحظه هایم را، می سپارمشان به آتش،

زردی من از تو سرخی

تو از من...


زردي من از تو ، سرخي تو از من

غم برو شادي بيا ، محنت برو روزي بيا....


دوستان ""

چهارشنبه سوري تان مبارك



فروش اسکناس نو در.....و کاریکاتور تورم شب عید!!!!

کاریکاتور/ تورم شب عید !!!!!




کاریکاتور/ دردسرهای آخرین چهارشنبه سال! !!!! 



فروش پول نو در آستانه سال جدید 









__________________
****************

فقط تو ایران میتونی ببینی اسکناس نو در کنار پیاده رو پیدا بشه

تا ب ا ن ک  ها.....عجب مدیریتی ......داریم!!!!!


بناهای باورنکردنی یک معمار!!!!

تصاوير/بناهای باورنکردنی یک معمار!

 

 

این سازه هایی که در تصویر مشاهده می کنید،

ساخت یک معمار اسپانیایی به نام "ویکتور انریچ" است.

 


واقعا باور نکردنیه...دست مریضاااااااااااااااااااااااااااااااااد

*******************************************************************

اینها هم تصاویری دیدنی از استادیوم های فوتبال در کنار گوشه آمریکا

 

استادیوم های زیبا در کنار گوشه ینگه دنیا ( امریکا).... 

























استادیوم های فوق همگی هر کدوم در یکی از ایالت های امریکا میباشند

ولی این یکی استادیوم المپیک (در دست ساخت) - لندن، انگلستان میباشد



__________________

 


خواص درمانی روانی سنگها ...حتما بخونید

خواص درمانی روانی سنگها

 
 

مرکز خبری طلا و ارز:  

   


1) آكوامارين= افزايش قدرت بيان وضريب هوشي، بسيار سودمند براي هنرمندان و موسيقي دانان


2) آبسيدان رنگين كمان= درمان منفي بافي وحساس بودن بيش از حد، كنترل ضربه هاي احساسي

3)آبسيدان لكه برفي= افزايش قدرت بيان، محافظت در برابرتشويش و اظطراب،بر طرف كننده افسردگي

4) آمازونيت= ايجاد انرژي حياتي وجنب وجوش در طول زندگي

5) كهربا= ايجاد تعادل دروني، افزايش قدرت اراده

6) آميتيست= پرورش نيروي خلاقيت و ابتكار، افزايش شهامت، محافظت در برابر فشار عصبي شديد

7) اوان تورين= كاهش فشا عصبي، تعادل بخشيدن به احساسات،افزايش استقلال فردي،كمك به شفافيت ذهن

8) پريدوت= محافظت در مقابل تاثيرات منفي اطرافيان، تقويت بينش (بصيرت) مقابله با غم و اندوه

9) توپاز آبي= تقويت تنفس، افزايش انعطاف پذيري عاطفي، ايده آل براي هنرمندان و موسيقي دانان

10) تورمالين= محافظت كلي از شخص، بهبود روابط اجتماعي، افزايش شور و نشاط زندگي

11) چشم ببر= از بين بردن احساسات ناخواسته، ايجاد تعادل در نيازهاي مادي و جسمي

12) رودونيت= تقويت اعتماد به نفس، حفظ نيروي جواني، تقويت حافظه، آرام نمودن ذهن

13) سنگ سليمان (اونيكس)= افزايش شهامت، كمك به كشف حقايق، بر طرف نمودن استرس و افسردگي

14) سنگ كريستال= محافظت در مقابل نيروهاي منفي، تاثير مناسب براي مديتيشن

15) سنگ تاجورد= تقويت بيان، كاهش استرس ودرمان افسردگي

16) سوداليت= ايجاد نظم و هماهنگي دروني، شهامت وتوان برقراري ارتباط با اطرافيان

17) سيترين= مقابله با افسردگي، بهبود نگرش به زندگي

18) عقيق آبي= تقويت نفس، افزايش شهامت، تقويت تمركز، شادي بخش

19) عقيق خزهاي= مقابله با افسردگي، حفظ تعادل ذهني و عاطفي

20) كارنلين= شادي بخش، گرمي در برخوردو اجتماعي بودن، تقويت تمركز، ايجاد تعادل دروني
21) فلوريت= از بين برنده تشويش و اضطراب

22) فيروزه= تقويت بنيه، محافظت در برابر انرژي هاي منفي، بهبود ارتباطات اجتماعي

23) كوارتز دودي= افزايش خلاقيت و نشاط، ايجاد تعادل در احساسات

24) كوارتز صورتي= افزايش اعتماد به نفس و تقويت قدرت بيان و خلاقيت، ايجاد آرامش و آسودگي

25) گارنت= ايجاد نشاط و انرژي زندگي، مناسب براي مديتيشن

26) لابرادوريت= شادي بخش، مقابله با افسردگي، تقويت سيستم ايمني بدن

27) مالاكيت= بر طرف كننده فشار عصبي، افزايش قدرت بيان

28) مرجان= درمان افسردگي، تقويت كننده قلب، ايجاد آرامش، ايجاد مقاومت و انعطاف پذيري
29) هماتيت= افزايش اعتماد به نفس

30) جيد= ايجاد آرامش و خونسردي، افزايش توانايي بيان

31) جاسپر قرمز= كاهش استرس، افزايش تحمل و بردباري

 

سلام""

دوستان امید که برای خوندن این وبلاگ

تحمل و بردباری کرده باشید


۸۲ سال رانندگی بدون گواهینامه/عکس

۸۲ سال رانندگی بدون گواهینامه/عکس

 

رانندگی بدون گواهینامه را ازین خانم یاد بگیرید

 

نکته جالب در مورد این بانوی انگلیسی این است که وی در تمام این مدت حتی یک بار تصادف نکرده و حتی یک بار هم جریمه نشده است. او در سالهای اخیر دیگر در طول شب رانندگی نمی کند و بیشتر در طول روز برای خرید کردن و یا ملاقات فرزندان و یا نوه هایش از اتومبیل استفاده می کند.

باشگاه خبرنگاران: قطعا یکی از شرایط مورد نیاز برای رانندگی کردن داشتن گواهینامه است. البته افراد زیادی هستند که بدون داشتن گواهینامه رانندگی می کنند و خیلی زود به دلیل بی توجهی به مقررات راهنمایی و رانندگی توسط پلیس متوقف می شوند. اما برای یک خانم لنگلیسی تبار قضیه کمی متفاوت است.

" سوزی دیکسون" زن انگلیسی که به زودی 100 ساله می شود ، 82 سال است که بدون گذراندن امتحان رانندگی ، در خیابان ها وجاده ها رانندگی می کند. این زن انگلیسی در سال 1930 ، بدون گذراندن دوره های مربوط به گرفتن گواهینامه ، مدرک مورد نیاز خود را خریده است. او از آن به بعد هر 3 سال یک بار در آزمون های پزشکی مربوط به رانندگی شرکت کرده است و هر سال توانسته است با موفقیت در این آزمونها مجوز رانندگی خود را برای 3 سال دیگر تمدید کند.


نکته جالب در مورد این بانوی انگلیسی این است که وی در تمام این مدت حتی یک بار تصادف نکرده و حتی یک بار هم جریمه نشده است. او در سالهای اخیر دیگر در طول شب رانندگی نمی کند و بیشتر در طول روز برای خرید کردن و یا ملاقات فرزندان و یا نوه هایش از اتومبیل استفاده می کند.

او خود در این باره این گونه توضیح می دهد: من در سن 18 سالگی با اتومبیل پدرم رانندگی را یاد گرفتم. اتومبیل پدرم از وضعیت خوبی برخوردار نبود و من از همان ابتدا برای دنده عوض کردن هم مشکل داشتم. او در حال حاضر 5 نوه و 4 فرزند دارد. یکی از فرزندان او ، راجر در سال 2007 و در سن 61 سالگی بر اثر یک حادثه در هنگام مسابقه اتومبیل رانی در کشور بلژیک کشته شد.